آرشیو برچسب برای "نوشتن"
دستِ چپِ من | داستانی پس از خیش
[مدتزمان خواندن: ۲ دقیقه] «خیش» که تمام بشود، رمانِ نهچندان مفصلی خواهم نوشت با عنوانِ «دستِ چپِ من.» اولین باری است که عنوانِ کتابی را قبل از نوشتن میدانم. عنوانِ «دستِ چپِ من» یکی-دو سال پیش به ذهنم رسید. فقط میدانستم یک روز همچین کتابی خواهم نوشت. بیربط به کتابِ «پای چپِ من» و فیلمش نیست، باربط هم نیست. …
اعلانِ چرایی خصوصیشدن محتوا در کاغذ استنسیل
[مدتزمان خواندن: < 1 دقیقه] از تاریخِ ۲۶ خرداد ۱۳۹۸، برخی از مطالب وبلاگ کاغذ استنسیل فقط برای مشترکان در دسترس خواهد بود. چرا؟ شما در وبلاگ کاغذ استنسیل هستید. خوش آمدید. اینجا هزینۀ سالانه (و گاه ماهانه) هاست و دامنه و گواهی SSL و اینترنت دارد. برای فراگیری آنچه میدانم، برای آموختن مهارت نوشتن، مرارتهای بسیاری متحمل شدهام. نوشتههایی …
کلاهبرداری با آموزش نویسندگی | یا: چه سری، چه دمی، عجب پایی!
[مدتزمان خواندن: ۳ دقیقه] تضمینی نویسنده شوید. آموزش نویسندگی بیراهه است دوستان، از بیراهه نروید. سعدی در گلستان دو جا به شتابگرهای بیصبر طعنه زده: بازارِ کلاسها و کارگاهها داغ است، از کارگاه نویسندگی بگیرید تا عکاسی و غیره و غیره و غیره. اگر بنا بود این همه کارگاه نتیجۀ مؤثری داشته باشد، ایران اولاً کشور کتابخوانان بود، بعداً …
دست از ولنگاری زبانی بردارید | نوشتهای خطاب به مهندسان و فارگلیسیپسندان!
[مدتزمان خواندن: ۷ دقیقه] چند شب پیش، برای دومین بار سخنرانی کوتاهی را از احمد شاملو شنیدم. در آغاز مختصری از یک سفرنامه طنز را خواند. سرانجام این سخنرانی که در جمع ایرانیان مقیم امریکا ایراد میشد، نیشتر به ولنگاری زبانی یا آلودگی زبانی بود. آلودگی زبانی همچنان میتازد آلودگی زبانی بهزعمِ شاملو و «ولنگاری زبانی» بهزعم من، پس از …
نویسنده همیشه در معرض سقوط است
[مدتزمان خواندن: ۴ دقیقه] بیچاره نویسندهای که کتابِ اولش حلواحلوا شود. بیچاره نویسندهای که هنوز اثر چاپ نکرده قربان صدقهاش بروند. چه حاشیهها و چه غبارهایی که روی ضعفهایش میافتد.
مینویسم تا پریشانتان کنم
[مدتزمان خواندن: ۴ دقیقه] بهتبعِ نظریههای مارشال مکلوهان، زمانۀ نو را زمانۀ انفجار اطلاعات نامیدند. ترکشهای این انفجار سر تا پایمان را خلیده. ما بیآنکه شکوه کنیم یا ردِ زخم را به چشمِ سر ببینیم، مجروحِ اطلاعاتیم. ترکشهای انفجارِ اطلاعات، زهری سحرانگیز دارد: هر لحظه شهوتِ زخمی نو در تن و روحِ ما ترشح میکند. حالا با بیماریِ شهوت …