نوشتن با دست بهتر است یا تایپ کردن؟ در دهۀ هشتاد شمسی نوشتن با کامپیوتر شیک حساب میشد. یادم است وقتی روزنامهنگارِ نوجوانی بودم، گاهی همراه چند نویسنده فوتسال بازی میکردم. یک بار در رختکن این سؤال مطرح شد: با دست مینویسی یا کامپیوتر؟ مخاطبِ سؤال با اعتماد بهنفس جواب داد: تایپ میکنم.
در همان دوران نویسندۀ دیگری که بهروزتر از بقیه بهنظر میرسید، روی «تایپکردن» مدام مانور میداد. خیلیها در آن دوره وبلاگ داشتند. بعضیها حتی برای خودشان سایت راه انداخته بودند.
آنوقتها هنوز مجلات ادبی واقعیت داشتند و روزنامهها به جریان ادبیات بیشتر بها میدادند و پروژۀ پدرخواندهتراشی و بیخطرکردن ادبیات تازه کلید خورده بود.
اینترنت جدید بود. بازار کامپیوتر بوی تازگی و «راز» میداد. نویسندگان دوست داشتند دیده شوند. ضمن اینکه معلقبازی و صیادیِ هوادار در شبکههای اجتماعی رواج نداشت چون فیسبوک و اینستاگرام هنوز خلق نشده بودند.
ظاهراً این مُدِ گذرا دوام نیاورد. حالا کمتر نویسندهای وبلاگ یا وبسایت دارد. البته هنوز اغلب تایپ میکنند: این بار بیشتر با موبایل تا لپتاپ یا کامپیوتر. میتوان گفت نوشتن با دست یا ماشین تایپ تقریباً منسوخ شده است.
نوشتن با دست در عصر ما
قبلاً دربارۀ اهمیت نوشتن با خودنویس و روی کاغذ حرف زده بودم. شاید این نوشته تأکیدیست بر اینکه باید روی کاغذ بنویسیم.
برای ما که بهطور معمول با ظهور هر پدیدۀ فناورانه ذوقزده میشویم، تایپکردن مسئلهای ناموسیست. ما آنقدر هیجانطلبیم که حتی بین یک پدیده و پدیدۀ تازهتر دومی را انتخاب میکنیم. از فیسبوک به اینستاگرام میدویم حتی اگر قبلی هنوز در جهان فراگیر و کاربردی باشد.
نسلهای بعدی از نسل من هم بدترند. نهالهای تازۀ سرزمینِ من کمتر تمایلی به نوشتن با دست دارند. امکان ارسال صدا حتی میل به تایپکردن را هم کمتر کرده است. خواهرزادۀ هفتسالۀ من در جواب پیامهایم پیام صوتی میفرستد یا تماس ویدیویی میگیرد.
یادم است سالها پیش دولت چین از احتمال محو شدن رسمالخطش (منظورم همچین چیزیست: 诶比西) ابراز نگرانی کرده بود. آنها میترسیدند نسلهای بعدی نتوانند چینی بنویسند.
اجازه بدهید اقرار کنم که خودم هم همۀ داستانهایم را تایپ کردهام. شکلگیری عادتِ تایپکردن در من برمیگشت به چند علت:
- دشواریهای رایج که گریبانگیر چپدستهاست
- دسترسی داشتن به کامپیوتر از سن کم
البته مفتخر به این واقعیت نیستم. بالأخره همۀ ما اشتباه میکنیم. وقتی به اشتباه مهلکم پی بردم، دفتر شخصی سفارش دادم، خودنویس خریدم و نوشتن با دست را پیش گرفتم.
نوشتن با دست و نقش آن در مغز کوچک ما
ما بهطور عمومی کمتر به چیزهایی که داریم توجه میکنیم. آدمها دنبال مهارتهای حیرتآورند: روی دست معلق بزنند، همزمان با دو دست بنویسند، با یک دعا دشمنشان را طلسم کنند، یکشبه پولدار شوند، بچهشان مملو از تواناییهای خلقالساعه شود و فکِ فکوفامیل را بیاورد پایین و….
خط، نوشتن و زبان داراییهایی هستند که از دست رفتنشان هزارانسال عقبگرد یا توقف را رقم میزند. وقتی مصرفکنندۀ صرف باشیم، عملهایم نه صاحب فکر.
وقتی با دست مینویسیم بهآهستگی از مغزمان کار میکشیم. کلمات را مزمزه میکنیم و در فرایندی پُرمایه، کاغذ را سیاه میکنیم.
همین حالا که این کلمات را مینویسم مغزم بهنسبت زمانی که در دفترچۀ شخصیام مینویسم تکاپوی مفید کمتری دارد. کار میکند، زیاد هم کار میکند اما انرژیاش علاوه بر نوشتن صرفِ بررسی اعلان پیامرسانها، برگههای بازِ مرورگر، تحمل نور تند صفحۀ نمایش و… میشود.
اگر روی کاغذ مینوشتم، بابتِ تأنیام ازم تشکر میکرد. مطمئنم بابت تمیزکاری راهروهای دستنخوردهاش هم ازم تشکر میکرد چون در آن وضعیت، مجبورم پروندههای بیشتری را با دقت بیشتر بررسی کنم.
این توصیف ادیبانه قانعتان نکرد. بسیار خوب. برویم سراغ دادههای علمی:
بچههایی که با دست مینویسند و بچههایی که تایپ میکنند
اخیراً چند محقق در دانشگاه علم و فناوری نروژ تصمیم گرفتند روی موضوع این یادداشت تحقیق دقیقتری انجام دهند.
بچههای طفلک را به اتاق آزمایش بردند. در اتاقِ آزمایش قرار بود نوار مغزی بچهها بررسی شود. بنابراین دستگاه الکتروانسفالوگرافی (EEG) یا دستگاه ثبت نوار مغزی را با بیش از ۲۵۰ الکترود به آزمایششوندگانِ تحقیق متصل کردند.
وقتی دستگاه روی سر بچهها جاگیر شد از آنها خواستند تکلیف مدرسهشان را انجام دهند. دو گروه بچه در این آزمایش شرکت داشتند:
- کسانی که تکالیف مدرسه را تایپ میکردند
- و گروهی که مشقشان را با دست مینوشتند
محققانِ دانشگاه نروژ بعد از بررسی نتیجهها دلشان خواست یافتۀ تازه را علنی کنند. بنابراین آقای وندر میر را جلوی خبرنگاران گذاشتند تا بگوید:
نوشتن با دست، فعالیتهای بسیار بیشتری در قسمتهای sensorimotor مغز ایجاد میکند. بسیاری از حواس با فشردن خودکار روی کاغذ، دیدن کلماتی که مینویسید و صدای ایجاد شده حین نوشتن فعال میشوند. این تجربیات سبب برقراری ارتباط بین قسمتهای مختلف مغز شده و آن را برای یادگیری آمادهتر میکنند. با نوشتن هم بهتر یاد میگیریم و هم بهتر به خاطر میآوریم.
ترجمه از وبسایت دیجیاتو
نتیجه روشن بود: فعالیتِ بیشترِ امواج مغزی در کودکانی که تکالیف را با دست انجام داده بودند باعث میشد یادگیری مؤثرتری داشته باشند.
ماجرا سادهست: وقتی اندامهای حرکتی را دخیل میکنیم و از شتاب کم میکنیم، مغزمان تنپروری نمیکند.
باز هم قانع نشدی؟
دربارۀ ماجرای نوشتن با دست به مقالهای ترجمهشده برخوردم که یک نویسندۀ هندی در وبسایتی هندی منتشر کرده است. وبسایت فیلتر است. (این دیگه واسه چی؟) ولی خب، یک وبسایت ایرانی متن را ترجمه کرده. خلاصۀ مطلب این است:
- وقتی با دست مینویسیم مهارتهای مختلف بصری و شناختی و حرکتی به تکاپو میافتند. میوۀ این تکاپو یک ذهن فعالتر است.
- وقتی با دست مینویسیم سیستم فعالکننده مشبک به کار میافتد و دادههای منحرفکننده و عوامل حواسپرتی را سرند میکند. به این ترتیب تمرکز بیشتری خواهیم داشت.
- یک تحقیق در دانشگاه کالیفرنیای امریکا بین دو گروه دانشآموز تایپدوست و دستنویسدوست انجام شد. گروه اول کمترین پردازش ذهنی را در زمان یادداشتبرداری محتوای کلاس داشتند. بهقولِ شمسالدین خویی «اهل محفوظات» بودند نه «متصرف سخن». بدبختانه حتی حفظکنندههای خوبی هم از کار در نمیآمدند چون گروه دوم بهدلیل درگیری بخشهای مختلف ذهن، حافظۀ پرورشیافتهتری پیدا میکردند.
- نوشتن با دست به تربیت ذهن خلاقتر کمک میکند. لازم نیست بچۀ زبانبستهتان را ببرید به کلاسهای خلاقه، بگذارید طبیعی زندگی کند.
- بر اساس نتایج یک تحقیق در دانشگاه واشنگتن، بچههایی که با دست مینوشتند در بلندمدت دایره واژگانی وسیعتری داشتند و تواناییشان در بهرهگیری از کلمات بهنسبت تایپکنندهها بیشتر بود.
- نوشتن با دست آرامبخش است و میتوان گفت درمان با نوشتن یک تکنیک درمانی مؤثر است.
نویسندگانی که با دست یا ماشین تحریر مینویسند
اگر بخواهیم نویسندگانی را که با دست مینوشتند فهرست کنیم، فهرستی بلندبالا خواهیم داشت.
اگر نویسندگانی را که ماشین تحریر داشته یا دارند به این فهرست اضافه کنیم، مثنوی هفتادمن کاغذ میشود. میتوانید در لینک قبلی فهرست خودشان و مدل ماشین تحریرشان را ببینید.
در این نوشته از امثال ارنست همینگوی، ویلیام فاکنر، جرج اورول، مارک تواین (او از نخستین نویسندگانی بود که نوشتن با ماشین تحریر را پیش گرفت)، تولستوی و خلاصه هر کسی که قبل از عصر حکمرانی کامپیوتر زندگی میکرده صرفنظر میکنیم.
۱. کورمک مککارتی
نویسندۀ رمانهای تحسینبرانگیز جاده و جایی برای پیرمردها نیست قریب پنجاه سال با یک ماشین تحریر کار کرد. ولی خب هر چیزی یک عمری دارد. وقتی ماشین تحریر کورمک مککارتی عزیز زمین افتاد و شکست او یک مزایده برپا کرد.
با فروش ماشین تایپ قراضهاش ۲۵۰٬۰۰۰ دلار به جیب زد. نوش جانش.
میدانید چرا نوشتن با ماشین تحریر را هم به این فهرست راه دادم؟ چون اگر دقت و تجربه کنید میبینید که نوشتن با ماشین تحریر حسابی از اندامهای حرکتی، شناختی و مغز کار میکشد.
۲. کورت ونهگات
اجازه بدهید نویسندۀ سیگاردوستمان را هم در این فهرست جا بدهم. درست است که او چند سال پیش فوت کرد ولی بالأخره عصر رواج اینترنت و کامپیوتر را درک کرده بود.
۳. استیون کینگ
شاید فکر کنید به قیافۀ استیون کینگ با آن داستانهای فانتزیاش نمیخورد که با دست بنویسد. ولی جناب کینگ میفرماید:
گهگاه به دستنویسی برمیگشتم، میخواستم ببینم چه اتفاقی میافتد. خب با دست نوشتن برخی چیزها را تغییر میداد. بیشتر از هر چیزی من را به تأنی واداشت چون این کار زمان زیادی میبرد.
استیون کینگ
۴. نیل گیمن
نویسندۀ سرشناس ادبیات گمانهزن کتابهای خدایان امریکایی، گورستان، کورالاین و… را روی کاغذ میآورد. نیل گیمن فیلمنامه هم مینویسد. جالب است بدانید موقع نوشتن فیلمنامه از کامپیوتر استفاده میکند اما وقتی باید برود سروقت داستانها، خودکاربهدست میشود.
نیل گیمن میگوید حسی را که از پیشنویسهای دستنویسِ اولیه میگیرد دوست دارد: حسِ سیاهکردنِ کاغذها را.
۵. جومپا لاهیری
جومپا لاهیریِ هندیتبار که شهروند امریکاست و چند سال پیش خیلی در ایران محبوب بود (و یکهو دیگر غیب شد) شیفتۀ نوشتن با دست است.
برندۀ پولیتزر قلق خودش را خوب میداند. او باور دارد وقتی مداد و کاغذ را به کار میاندازد نتیجۀ بهتری میگیرد. البته که وقتی کار تمام شد کامپیوترش را روشن میکند و دستنویس را تایپ میکند اما در آن زمان هم اینترنت دستگاه قطع است. (برخلاف ما دلش نمیخواهد تندی متنش را بگذارد اینستاگرام و لایک بگیرد.)
لاهیری خودش را محدود به مداد و کاغذ نمیکند اما فکر میکند احساسِ آزادی بیشتری با کاغذ دارد. او در مواقع عجیب و غریبی شروع به نوشتن میکند و همیشه یک دفترچه در کنار تختِ خوابش دارد و در آن وقتها است که چیزهای زیادی به ذهنش میرسد و تمامشان را با دست در دفترچهاش مینویسد.
جالب است بدانید ولادیمیر ناباکوف (نویسندۀ لولیتا) هم همیشه زیر بالشش کاغذ یادداشت داشت. لولیتا را روی آن کاغذها نوشت.
۶. کوئنتین تارانتینو
احتمالاً برای عاشقان سینمای تارانتینو جذاب است بدانند همۀ آنچه تماشا کردهاند از روی کاغذ به پردۀ سینما سُریده.
تارانتینو تمامی فیلمنامههایش را با خودکار مینویسد. هیچ کامپیوتر یا حتی ماشین تحریری در کار نیست. او فکر میکند نوشتن با دست یکجور ضیافت است. هر وقت به نوشتافزارفروشی میرود فقط یک دفتر میخرد و جشنش را با خریدن یک مشت خودکار قرمز و مشکی کامل میکند.
۷. جرج آر. آر. مارتین
طرفدارانِ سلسله فیلمهای بازی تاج و تخت شاید ندانند چرا نویسندۀ محبوبشان جرج آر. آر. مارتین برای انتشار کتابهایش اینقدر لفت میدهد. ممکن است این حقیقت به آنها کمک کند: او تمام کارهایش را با یک کامپیوتر خیلی قدیمی مینویسد. از این نظر شاید بتوانیم بگوییم یکجورهایی دارد با دست مینویسد!
نویسندۀ مشهورِ ادبیات گمانهزن در سال ۲۰۱۱ این راز را فاش کرد. سیستم عامل کامپیوتر مارتین DOS است و تایپ نوشتهها در نرمافزار WordStar 4.0 انجام میشود.
ممکن است در طول حدود ده سال اخیر تغییر رویه داده باشد؟ شاید.
۸. اَمی تان
امی تان رویکردی شبیه به جومپا لاهیری دارد: اول با دست مینویسند و بعد متن دستنویس را تایپ میکند. تان شیفتۀ فرایند فیزیکی نوشتن با دست است. میگوید:
نوشتن با دست کمکم میکند تا به تمام موقعیتهای خاص آگاه باشم: تمامِ جزئیاتِ کوچک که به حقیقت اضافه میشوند.
امی تان
۹. دنیل استیل
عاشقانهنویسِ مشهور که در دورهای پرفروشترین نویسندۀ زن دنیا شناخته میشد تعلقخاطرِ انکارناپذیری به یک چیز مشخص دارد: ماشین تحریر المپیا ۱۹۴۶. دنیل استیل و ماشین تایپش رفقای قدیمیاند. در هر معاشرت حدود بیست ساعت با هم وقت میگذرانند.
۱۰. جویس کارول اوتیس
نویسندۀ پرکار کتابهای: دختر ذرت، شوهر عزیزم، شبهای وحشی، عاشقانه، تاریک، عمیق، عشق تابستان، سیاهاب، چشمان همیشه هشیار، جانورها، عبور از مرز، آدمکشها، خوب شد شناختمت، اشتیاق و… ترجیح میدهد با دست بنویسد. معاشقۀ او و کاغذ و قلم معمولاً هشت ساعت در روز طول میکشد.
جویس کارول اوتس در یک مصاحبه دربارۀ شیوۀ کاریاش گفته: همۀ نویسندهها تا همین اواخر با دست مینوشتند. نوشتن نتیجۀ فکر کردن، برنامهریزی کردن و رویابافیست. اینها مراحلیست که نتیجهاش میشود نوشتن. باقیِ ماجرا فقط حکم ابزار نوشتن را دارد.
این نوشته مفید بود؟ با همرسانی آن در شبکههای اجتماعی، به نشر محتوای مفید کمک کنید.
حامی باشید
میتوانید با پرداخت مبلغ دلخواه از این نوشته و جریان خلق و نشر محتوا در این وبسایت حمایت کنید. نام شما در فهرست حامیان ثبت میشود.
درود بر جناب مطهری تازه از طریق توییتر با نوشته هاتون آشنا شدم .
خوشحالم که پیداتون کردم ان شاالله در مسیرتون مستدام باشید.
با تشکر
سلام
ممنونم از محبت و آرزوی خیر شما
سلامت باشید
سلام. خیلی وقته کامنت مجازی در سایت برای کسی نذاشتم… مطلب نوشتن با دست شما رو خوندم،خیلی ممنون.
الحق که هرچی واسطه های برقراری ارتباط انسان با انسان غیرتکنولوژیک تر باشه، ارتباط انسانی تر و تشعشعات اون ارتباط دلچسب تره…
دلم برای نوشتن نامه با خودکار روی کاغذ تنگ شده…
می نویسم…
سلام
خوب است که تصمیم دارید بنویسید و اطمینان دارم لذت و فایدهاش را بهزودی خواهید دید. حتی اگر نمیخواهید برای کسی بنویسید، برای خودتان بنویسید.
از محتوا و نوشته تون لذت بردم، خواهشا مطلبی هم در مورد درد گردن و شانه و دست موقع نوشتن بذارید، یا همین جا راه حل بدید، من با دست می نویسم اما این دردها دیگه امانم رو بریده، همش میگن باید صاف بشینی و سر تو خم نکنی، خب برای نگا کردن به دفتر مجبورم سرم و خم کنم، ازین نظر شاید تایپ کردن بهتر باشه، اما برای درد دست نمیدونم تایپ کردن بهتره یا نوشتن رو کاغذ ؟؟؟؟
سلام
ممنونم از شما بابت محبتتان و اینکه وقت گذاشتید و خواندید.
دربارۀ پرسشهایتان من صاحبنظر نیستم. بهنظرم مشورت با یک فیزیوتراپ یا پزشک شما را به راهحلهای مناسبی میرساند.
ضمنا میتوانید از حرکات اصلاحی میانِ کار کمک بگیرید و هر چند دقیقه یک بار نرمشهای حین کار را اجرا کنید.