همه چیزِ سرما دو نفره است: چترهای دو نفره زیرِ شلاقِ بارانِ پاییز، با نه، بهتر از این: خیسشدنهای دو نفره زیرِ شلاقِ بارانِ پاییز. برفبازی دو نفره… دست تو دستِ جیبهای هم که سرما سخت سوزان است.
خیلیها توی بهار عاشق میشوند و عشق برای من با آغازِ پاییز آغاز میشود. با خاطرهٔ تولدِ دو نفره. با خاطرهٔ اولین دیدار. با خاطرهٔ دستهای یخزده تویِ جیبهای هم. با یادِ پیچیدنِ چادرش دورِ تنِ سرمازدهٔ تو. یا قرض دادنِ کتِ مندرست به او که حواسش از شوقِ دیدارِ تو پرت بوده و یادش رفته ژاکتش را همراه بیاورد.
فصلِ سرما فصلِ عاشق شدنهاست. فصلِ همهٔ دو نفرهها….