دربارۀ فرهنگ

اندکی فحش به شبکه‌های اجتماعی و انذار شدیدالحن

امیدوارم به کسی برنخورد. به هر حال باید گفت که پدیده‌ای چون فیس‌بوک و شبکه‌های اجتماعی نظیرِ آن، محلِ اجتماعِ آدم‌های ورشکسته یا نورس‌های طالبِ اعتبار است. برخی این شبکه‌ها را و پدیده‌های نوظهوری چون وایبر و… را راهی برای اظهار نظر و رساندنِ حرف‌شان به دیگران می‌دانند، اما واقعیت آن است که این دسته از بی‌رسانه بودن به فیس‌بوک پناه آورده‌اند و می‌کوشند اعتبارِ نخ‌نماشدهٔ خود را با چند لایکِ ریاکارانه بازیابی کنند. در فیس‌بوک همه چیز بر اساس معادلهٔ «لایک بزن تا لایک بزنم» پیش می‌رود. گاهی این لایک، لایکِ پنهانی‌ست، به این معنا که عوضش در جای دیگر و به طریقِ دیگری داده می‌شود. بده‌بستانِ بی‌صداقتی در جریان است تا یک نویسنده یا هنرمند خیال کند هنوز اعتبار دارد، هنوز کتابش می‌فروشد، هنوز مردم دوستش دارند. اما در پسِ لایک‌ها حتی یک سطر کتاب‌خواندن وجود ندارد.
بیچاره‌تر از گروهِ ورشکسته‌ها گروهی‌ست که می‌کوشد به جایگاهِ ورشکسته‌ها برسد. گروهی که فکر می‌کند می‌توان در فیس‌بوک و وایبر و امثالهم جریان‌سازی کرد و به اعتبار رسید و مشهور و معروف شد. البته استثناهایی هم در میانِ این گروه وجود دارد که باید بگویم داغ شدنِ نام‌شان و هوا شدنِ بادکنکِ آثارشان بیش از آن‌که به فضای مجازی مربوط باشد، به فضای واقعی و جسارت و حتی مظلوم‌نمایی و جهودبازی و بعضاً قالتاقی خودشان در مواجهه با مردم واقعی مربوط است.
همهٔ آن‌چه که گفتم برخاسته از دلسوزی برای دوستانی‌ست که می‌پندارم چون چند ماه قبلِ من گرفتارِ خزعبلاتِ خطرناک و فریبنده‌ای چون فیس‌بوک‌اند. گرفتاری‌ای که گاه آن‌قدر عمیق می‌شود که به توهمِ محبوبیت، دانایی، لذت و غیره و غیره و غیره منجر می‌شود. وقتی که می‌توان بر سر نوشتن گذاشت را با اسکرول دادن و کلیک کردن بر روی دکمهٔ لایک تلف می‌کنیم. انرژی نوشتن را با خواندنِ چرندها و استفراغ‌های ذهنی مشتی خوداندیشمندپندار به هدر می‌دهیم. ژست‌های پنهان‌شده پشت کلماتِ ژیگول را می‌بینیم و پای ژست‌های عکس‌های خودپسندانه لایک می‌نشانیم که چه بشود؟ فکر نمی‌کنیم مشغول هدر دادنِ وقت و عمر هستیم؟
هر قدر که پدیده‌ای چون وبلاگ‌نویسی شرافت و اعتبار داشت، پدیده‌هایی چون شبکه‌های اجتماعی مثلِ ورودِ زنانِ هرزه به شهر است. کاش به دنیای وبلاگ‌نویسی بازمی‌گشتیم…

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com