یک فراخوان قشنگ اما بیفایده چطور فراخونیست؟
۱. چند سال پیش، یکی از آشنایانِ ما تصمیم گرفت فروشگاهِ کوچکِ قطعاتِ یدکی خودرو باز کند. پرسید: اسمش را چی بگذارم؟
۲. بعد از اینکه تقریباً همۀ شعارهای نمایشگاه کتاب تهران بد از آب درآمد، امسال معاونت فرهنگی وزارت ارشاد یک فراخوان منتشر کرد.
آنها در فراخوانشان خواستهاند «فعالانِ فرهنگی» شعاری برای سیاُمین نمایشگاه کتاب پیشنهاد بدهند.
در نگاهِ نخست، ایدۀ قابل قبولیست. اما متنِ فراخوان گویای نواقصِ بسیاریست.
از کدام نواقص حرف میزنم؟
پیشتر دربارۀ شعار هفتۀ کتاب و شعار بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران گفته بودم. معتقدم شعارهای اینچنینی همیشه بدونِ تأمل انتخاب شدهاند.
متنِ فراخوانِ امسالِ معاونت فرهنگی وزارت ارشاد هیچ مبنای فکری برای انتخاب شعار در اختیارِ ما نمیگذارد.
- مزیتِ سیاُمین دورۀ نمایشگاه کتاب مشخص نیست
- مخاطبِ ویژه نامشخص است
- هدفِ اصلی برگزارکننده معلوم نیست
- مشخص نیست نمایشگاه کتاب قرار است کدام نیاز را رفع کند
یک فراخوان قشنگ اما بیفایده: فراخوان شعار نمایشگاه کتاب تهران
در انتخابِ شعار تبلیغاتی یا Slogan باید مبنایی وجود داشته باشد. کپیرایتر در انتخاب شعار روی نیازهای درخواستکننده، راهبرد و هدف تمرکز میکند. بدونِ اینها، کارِ کپیرایتر بیمعناست.
فراخوانِ فعلی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، چیزیست شبیه همان جملۀ «اسمش را چی بگذارم؟» صاحبِ فروشگاه قطعات یدکی.
قطعاً مشارکت در انتخابِ شعارِ نمایشگاهِ کتاب برایم وسوسهکننده است. اما من هرگز سوارِ قطاری که مقصدش را نمیداند نمیشوم.