کتابگردی امری فرهنگی نیست، نمایشیست برای رضایت ارشاد و چاووشخوانیِ تجاریایست برای خودفریبی صنعت نشر.
نَقلِ این دولت و آن دولت نیست، وزارت ارشاد سالهاست گرفتارِ برنامههای نمایشی و آسیبزا است. از خودِ نمایشگاهِ کتابِ تهران که بگذریم (که حماقتِ محض است)، دایهگی برای صنعتِ نشر همواره منش و روشِ این وزارتخانه بوده است.
[read more=”ادامۀ مطلب…” less=”بستن”]
با فروشِ بیشتر مخالفم؟
در ظاهر منِ نویسنده باید از نمایشِ کتابگردی استقبال کنم و به فروشِ چند نسخه بیشتر امید ببندم، اما مَثَلِ کتابگردی برای من و ناشر، مَثلِ افیون و بنگ است برای آدمی: دمی شادی و عمری مغموم.
رونق به صنعتِ نشر برنمیگردد مگر با اصلاحِ علتها و نه پُتک کوبیدن بر سرِ معلولها. کتاب نخریدنِ مردم اتفاقی مقطعی نیست که بخواهیم مقطعی حلش کنیم. میباید به ریشه دست پیدا کنیم.
کتابخوانی میباید بارورکنندۀ اندیشه باشد و خریدِ هیجانی و خواندنِ هیجانی، نقض غرض است. ترجیح میدهم کتابم خاک بخورد اما احساسی و هیجانی خریده یا خوانده نشود.
از منظرِ تجاری هم، عادت دادنِ مخاطبان به طلبِ تخفیف روی کالایی که قیمتِ ثبتشدۀ مشخص دارد، سببِ برهمزدنِ نظم و شخصیتِ بازار است.
دایهای به نام دولت
دایهگی دولت برای صنعتِ نشر و فرهنگ، بچۀ لوس و بیجربزهای بارمیآورد که عرضۀ مراقبت از خودش را ندارد. همداستانیِ ناشران با نمایش کتابگردی اشتباهِ هولناکیست که البته تعجبآور نیست.
ناشرانی که مواجههای همچنان سنتّی با محصولشان و بازارِ نو دارند، باید هم چشمِ امیدشان به دولت باشد. کتابگردی مسکّن است نه درمان. ریشۀ بلای کتابنخوانیِ امروز در سیاستهای کلانِ کشور، وضعیت اقتصادی، مسائل جامعهشناختی، کهنگی و بیدانشی صنعت نشر، الکنی تبلیغات سنتی، مرافعههای سطحی و سخیفِ اهلِ ادبیات، هرجومرجِ بازار و یکهتازی بیسوادها، بیاعتمادی مردم به کتابها و امثالهم است. این همه را نمیتوان با یارانه و بلبشوی یکروزۀ تبلیغاتی درمان کرد.
آنچه ناشران با خود میکنند خودفریبیست نه رونقبخشی به کسب و کارشان.
بدعتِ آسیبزایی به نام کتابگردی
محبوس کردنِ فرهنگِ مطالعه در یک روز و یک هفته، محبوس کردنِ کتابخریدن در تقویم، خیانتیست بزرگ. هر قدر محبوس کردنِ فرهنگ و مذهب در تقویم به رشد و ترویجش کمک کرد، کتابگردی و روز کتابخوانی هم با کتابخوانی چنان میکند.
کتابخوانی بهمثابه دانشطلبی و حقیقتطلبی، امریست چهارفصل و روزانه. نگاهِ نمایشی و تزئینی به آن فقط فاصله را بیشتر میکند. اگر کتابخوانی وضعیتی بحرانی نداشت، داشتنِ یک روزِ ویژه برای حضورِ مردم در کتابفروشیها نه تنها عیب نبود که خود چاووشِ شادی بود. اما در وضعِ فعلی بهقولِ یکی از دوستان، بیشتر نمایشیست برای سلفی گرفتن با بازیگرها و ورزشکارها که بیربطترین حرفهها به کتاب و اندیشهاند.
[/read]
عالی و کامل بود