همینگویِ بزرگ پیش از رسیدن به مرزهای ایران در بوران جان میسپرد…
از مارک تواین جز تلِ خاک و سنگِ گوری باقی نبود…
ایشیگورو نامی غریب و چهرهاش شبیه میلیونها چشمبادامی دیگر بود…
از ویلیام فاکنرِ عظیم چیزی نشنیده بودیم و محروممانده از دنیای سرگیجهآورش میماندیم…
دکتروف بسیار پیش از اینها مرده بود…
اگر خداوند تو را به ما نمیبخشید.
ربالنوعِ سفرِ کلمات!
قلمت را هرمس نگاهبان است. و ما، و هر آنکه نَمی از دریایِ کلمات چشیده است، قدردانِ توست. نامت بلند، استاد نجف دریابندری!
ساعاتی پیش این متن را تقدیمش کردم.