فکر میکنید کتاب نمیتواند مفرح باشد؟ در بازارِ کتابِ ایران که سودآوری در سریزنی است نه کیفیت، پیدا کردنِ کتابهای مفرح کارِ دشواری نیست. چشم و گوشتان را باز کنید حتماً یک بغل کتابِ بامزه گیرِ دستتان میآید.
امروز اتفاقی به دوستی سر زدم و یکی از هزاران کتابِ شادیبخشی به تورم خورد که بد نیست شما هم از محتوای آن باخبر شوید. اگر حقیقتاً، واقعاً، مسلماً، یقیناً و همچنان کتاب برای شما کالاییست بیاهمیت و از آن دسته عوامی هستید که به جایگاهِ رفیعِ کتاب پی نبردهاید، محصولِ جدید خانهٔ کتاب ایران و مرکز کتابپژوهی دفعتاً شما را از جهل رها خواهد کرد. دربارهٔ کتابِ مختصر و مفیدی حرف میزنم با جلدِ زرد، منتشر شده بهشیوهٔ چاپ دیجیتال، در 500 نسخه، سرِ جمع با منابع و مأخذ و پیوستها 76 صفحه و بهای 10 هزار تومان: گویای خموش؛ گزینگویههای کتاب.
گردآورندهٔ این اثر به ما میآموزد میتوان «گزینگویگیهایی» دربارهٔ کتاب یافت که اگرچه یافتنِ منبع و مأخذشان دشوار است، بازگو کردنشان بیفایده نیست. خانه کتاب ایران در وبسایتِ خود دربارهٔ این اثر مینویسد: «نویسنده در کتاب «گویای خموش؛ گزينگویههای کتاب» نظراتی در مورد كتاب را به صورت گزينگويی آورده است تا شان و منزلت كتاب در سخن بزرگان مشخص شود.»
دقتِ او در رصدِ کانالهای تلگرام و حسابهای اینستاگرامی که «جملاتِ بزرگان» را دربارهٔ کتاب نقل میکنند آنچنان پرمشقت بوده است که در بسیاری جاها امکانِ آشنایی با تلفظِ جدیدی از نامِ نویسندگان و بزرگان برایمان فراهم شده است. مثلاً میفهمیم اسکار وایلد اشتباه است و آسکار درست است. در ادامه از جهلِ ترتیبِ الفبایی بیرون میجهیم و میفهمیم سالها بهغلط میلان کوندرا را بدین نام خواندهایم در حالی که نامِ درستش کوندرا میلان بوده است و درست آن است که جملاتِ بدونِ منبعِ او در بخشِ «میم» آورده شود. و وای بر ما که تاکنون نیچهٔ ایرانیالأصل را با نامِ جعلی و آلمانیشدهٔ فردریش خواندهایم در حالیکه نامِ اصیلِ او فرید ریش بوده است.
اما چرا مفرح؟ لذتجویان میتوانند به این اثر تفأل بزنند. هر بخش گویای نکتهای نو (گیرم بیمنبع) و شادیبخش است. مثلاً در بخشِ ضربالمثلها با ضربالمثلهایی کمتر شنیدهشده، متفاوت و بدیع مواجه میشویم. نظیرِ «کتاب بهترین دوست انسان است.» یا «کتاب برای خواندن است.»
فصلبندیهای دقیقِ کتاب گواهِ محکمِ دیگری بر تلاشِ گردآورنده است. چنانکه در آغاز با فصلِ آیات و روایات مواجه میشویم و نگاهِ نوی نویسنده به آیاتِ «اقرأ بسم رب الکریم» و آیاتی مشابه را درمییابیم. افضل آنکه نویسنده روایاتی را از خلالِ میلیونها صفحهٔ وب برای ما استخراج کرده است تا بدانیم و بفهمیم سایتهای معتبرِ Down شدهای وجود داشتهاند که متأسفانه امروز خلأ حدیثگویی آنها در فضای ناتوی فرهنگی حس میشود.
نگارش یک پیشگفتار، یک مقدمه و افزودنِ بخشِ پیوست شاملِ سخنان دکتر شریعتی و… دربارهٔ کتاب و کتابخوانی، همه نشان از جدیتِ نویسنده در امرِ پژوهش دارد. او خود دربارهٔ مشقاتِ فراهمآوری کتاب در مقدمه مینویسد: «برای تألیف این اثر کتب و مجلات باربط و بیربط را برگ زدم. پارهای از منابع مشخص شد و شماری از این گزینگویگیها در آبشخورهایی یافت شد بیارجاع که عمدتاً ترجمه بود و احساس غبن میکردم اگر آن نقلقولها آورده نمیشد.»
برای آشنایی با عمقِ محققانهٔ اثر، شما را با برخی منابعِ کتاب که در پانوشت صفحات آمده است آشنا میکنم: سایت رهپو، جنگ کتاب، فرهنگ نقل قولها، رهنمون، حکایتهای فرهنگی، وبلاگ قلم سخن و… سایت رهپو، جنگ کتاب، فرهنگ نقل قولها، رهنمون، حکایتهای فرهنگی، وبلاگ قلم سخن و… سایت رهپو، جنگ کتاب، فرهنگ نقل قولها، رهنمون، حکایتهای فرهنگی، وبلاگ قلم سخن و… سایت رهپو، جنگ کتاب، فرهنگ نقل قولها، رهنمون، حکایتهای فرهنگی، وبلاگ قلم سخن و….
جای دارد علاوه بر تقدیر از مؤلف، به مرکز کتابپژوهی و مؤسسهٔ خانهٔ کتاب ایران بهدلیلِ فراهمسازی امکانِ انتشارِ این اثرِ محققانه و بتّرکان تبریک ویژه عرض کنم. این اثر بیشک بهزودی بازارِ کتاب را خواهد درید و چاپهای متعددِ آن به دستِ علاقهمندان به گزینگویگیها و جملاتِ بزرگان خواهد رسید.
سیمرغ طلایی زیباترین جمله به «کِرم کتاب است» در بخش ضربالمثلها اهدا میشود
بله بله بزرگوار. متأسفانه این جملهٔ از چشمم افتاده بود.
کتابسازی، درد بیدرمان این روزهای ماست.
خداوند همه ما را حفظ کند.