nw_globe_mapsحرف زیاد است. این روزها هر کس می‌خواهد دوست‌دارِ ادبیاتِ فارسی به چشم بیاید یا پایی سفت کند و گواه بیاورد که در جایگاهش اضافه و بی‌وجه نیست، از جهان‌گیری ادبیات و خاصه داستانِ فارسی حرف می‌زند. ولی مگر شدنی‌ست؟ اصلاً این همه گوینده، یک بار هم مخاطبِ سؤالِ «چگونه؟» قرار گرفته‌اند؟ بعید می‌دانم.
در روزگارِ عقیمی خبرنگاری کسی چاره‌جو نیست. شیرپاک‌خورده‌ای نمی‌رود پیِ چیستی و چرایی مسئله. خیلی هم ممنونیم، بله، همه با هم، یک‌صدا و بلند: داستانِ فارسی را باید به سراسرِ گیتی شوت کنیم. و حالا به افتخارِ خودمان!
تا جایی که در این سن و در این حدِ کم از تجربه درک می‌کنم، مشکلِ ما از زبانِ فارسی نیست. حتی از کاهش یا ناچیزی گسترهٔ زبانِ فارسی هم نیست. اصلِ ماجرا به رفتارِ حرفه‌ای بازمی‌گردد. به آنچه هنوز نیاموخته‌ایم. چشمِ دیدنِ همدیگر را نداریم ولی توقع‌مان بالاست. و حالا اگر بخواهم صادق باشم، باید جوابِ عنوانِ این مطلب را با «نه» بدهم. تا وقتی پیشرفت را در عقب نگاه داشتنِ همکاران و در خطرناک پنداشتنِ دیگران می‌بینیم، هرگز داستانِ فارسی گسترش پیدا نمی‌کند. از منطقِ رشد چنین می‌فهمم که پیشرفتِ دیگری، یعنی یک قدم رو به جلو برای او، و دو قدم برای خودت. این منطق به من می‌فهماند اگر هر چیز سرِ جای خودش باشد، نتیجه مسرت‌بخش خواهد بود. در غیرِ این صورت، مادامی که تنگ‌نظری و بدخلقی و نادانی پیشهٔ ما است، هر چه کنیم و هر چه بگوییم، فقط ادا و ژست است و بس. با این وصف، صدای ما به دو شهر آن‌ور از تهران هم نمی‌رسد، چه برسد به آن‌سرِ دنیا.

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com