جایی خواندم: «ردبول امروز یک امپراتوری تولید #محتوا است که البته در کنار فعالیتهایش، نوشابه انرژیزا هم تولید میکند.» این گزاره فقط دربارۀ ردبول صدق نمیکند. امروز بسیاری از کمپانیهای چندملیتی درواقع نوعی امپراتوری استراتژی محتوا هستند و ما شهروندانِ دهکدۀ جهانی هم مصرفکنندگانش! راستش را بخواهید کپیرایتینگ تا دم مرگ کارایی دارد.
نوشتن دربارۀ فعالیتهای هیجانانگیز یا شکستهای عجیب و غریبِ محتوایی کمپانیهای بزرگ جذاب است. اما میخواهم به یک کارِ نیمهتمام برسم. امروز قصد دارم دربارۀ کپیرایتینگ تا دم مرگ برایتان بگویم.
زندگی با محتوا
تمامیِ نسخههای پزشکی، برنامهریزیها، فهرستِ اسمهای پیشنهادی اقوام و پدر و مادر و بالأخره نوشتههای گواهی تولد و شناسنامۀ ما محتوا هستند. ما از آغاز با محتوا، با شگفتترین خلقِ بشر سر و کار داریم.
حرکتِ ما در بسترِ زمان و اتفاقهایی که از سر میگذرانیم همه با محتوا عجین هستند. مدرسه میرویم، چیزهایی میخوانیم، با کلمات با آدمهای اطرافمان ارتباط برقرار میکنیم، عاشق میشویم و از کلمات برای بیانِ عشق استفاده میکنیم. مهمتر از همه اینکه ما با کلمات فکر میکنیم.
به هر آیینی گرایش داشته باشیم، تا دمِ مرگ با محتوا سر و کار داریم. هرچه میآموزیم، هرچه عصبانی یا خوشحالمان میکند، هر چیزی که بهدنبالِ کسبش هستیم با محتوا بهدست میآید.
ما تاثیرگرفته از محتوا هستیم. شیوۀ محتوایی معلمِ ریاضی اولِ راهنمایی من با شیوۀ محتوایی معلمِ شما در همان زمان و موقعیت تفاوتهایی داشته است. شوق یا نفرتِ ما در مواجهه با ریاضیات یا میزانِ فهمِ ما از آن (فارغ از استعداد و هوش) متأثر از شیوۀ محتوایی معلمها است.
تربیتِ خانوادگی و هر چیزی که جایی در زندگی اثری روی ما گذاشته، محتواهاییست که به ما ارائه شده. ما ساخته و پرداخته و پرورشیافتۀ محتواییم: از آدابِ سفره و غذا خوردن گرفته تا شیوۀ تفکرمان.
آدمی بهمثابه یک کسب و کار؛ یا برعکس!
شاید تصور کنید کپیرایتینگ و تولید محتوا موضوعیست مرتبط با کسب و کار و تجارت. اما کسب و کار فقط یکی از مصرفکنندگانِ محتوا است.
بیایید خودمان را مثلِ یک کسب و کار ببینیم:
- نامِ ما همان کارکردی را دارد که نامِ یک کسب و کار دارد
- رفتارِ ما و شیوهای که از آغاز خود را با آن به دیگران معرفی کردهایم، مثلِ برندیگ یک کسب و کار است
- در مدرسه، دانشگاه، محل کار هر طور خودمان را معرفی کرده باشیم و هر چهرهای از خود ساخته باشیم مثلِ رفتارهای جزئیِ یک کسب و کار واکنشِ اطرافیانمان را میسازد. واکنشِ آنها بازتابِ چهرهایست که خودمان از خودمان ارائه کردهایم
- نقاط ضعفِ ما، رفتارهای ما در موقعیتهای حساس و خاص، مثلِ روبهرویی یک کسب و کار با چالشهاست و ما را در معرض قضاوت قرار میدهد
- دروغهایی که دربارۀ خودمان میگوییم دیر یا زود برملا میشود؛ مثلِ کسب و کاری که در بزنگاه امتحانش را پس میدهد و ادعای دروغش، تبلیغاتِ توخالیاش آبروریزی به بار میآورد
در همۀ مواردی که خواندید، محتوا بهطور کامل یا مکمل دخیل است. گفتار، نوشتار و رفتار (که مبتنی بر سابقۀ محتوایی زندگی ماست) عیار ما را مشخص میکند.
کپیرایتینگ تا دم مرگ
محرکِ اصلی نوشتنِ این یادداشت، یک آگهیِ ترحیم است. دستنوشتۀ متوفی و آگهیِ او را بخوانید:
کپیرایتینگ تا دم مرگ با ما همراه است. هرچه باشیم، هر که باشیم، آنچه میسازیم و به جا میگذاریم چیزی جز محتوا نیست. و محتوا، گذرگاهِ ارتباط و تأثیرگذاری ما بر جهانیست که در آن مهمان هستیم.