زمانی در این کشور حتی اگر زلزله میآمد، میگفتند «کارِ امریکاست.» آن موقع درگیرِ تبی دهه شصتی بودیم. اخیراً لطیفهای ساختهاند که شاید شنیده باشید. مردی سوارِ تاکسی میشود. راننده ترانهای لسآنجلسی تویِ ضبط گذاشته. مرد میگوید: «آقا لطفا خاموشش کن.» راننده با بهت برمیگردد و زل میزند به یارو و میپرسد: «شما هنوز زندهاید!؟» حالا شده حکایتِ دبیرِ کلِ نهاد کتابخانههایِ عمومیِ کل کشور. منصور واعظی دیروز در سخنرانی پیش از خطبههایِ نماز جمعه گفته است: «استکبار جهانی از 40 سال پیش اتهامهایی را طرح میکند مبنی بر اینکه مردم ایران کتابخوان و اهل مطالعه نیستند.» او اینچنین موضوع پایین بودنِ سرانهٔ مطالعه را دروغی ساخته و پرداختهٔ استکبار جهانی دانسته تا به ما یادآوری کند هنوز هم برخی در تبِ سوزانِ دههٔ شصتاند!
بد نیست ایشان سری به کتابفروشیها بزنند و تیراژ کتابها را از شناسنامه آنها بررسی کنند. کتاب در ایران نهایتاً برایِ سه هزار نفر چاپ میشود در حالی که این کشور هفتاد و پنج میلیون جمعیت دارد. و اگر کتابی خوشبخت باشد و تیراژی میلیونی بیابد هم، در خوشبینانهترین حالت، یک هفتاد و پنجم از جمعیت ایران کتاب میخوانند! اما جالب است بدانید که دبیر کل نهاد کتابخانههایِ عمومیِ کل کشور، مطالعه را چیزی فراتر از کتابخوانیِ هدفمند و اندیشهپرور میداند؛ چنانکه گفته است: «نخستین سنجش در سال 1387 انجام شد و شاخصهایی مانند میزان مطالعه کتاب، روزنامه، ادعیه و قرآن و همچنین مطالعه در فضای مجازی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت به بیش از 70 دقیقه مطالعه در روز برای هر شهروند ایرانی رسیدیم و این گزارش ادعاهای طرح شده را که بیاساس بوده به چالش میکشید.»
یعنی پدر بزرگِ من هم اهل مطالعه است چون ساعتها وقتش را صرفِ مطالعهٔ مفاتیح الجنان میکند. با این وصف استکبارِ جهانی! حق دارد مردم ایران را اهل مطالعه نداند چون آنها مفاتیح ندارند. حتی بر این اساس مخاطبان وبسایتهایِ عمهنیوز و خالهنیوز هم اهل مطالعهاند!
آقایِ واعظی! پنهان شدن پشتِ لولویِ استکبار جهانی دیگر کهنه شده. برایِ ماستمالیِ وضعیت اسفبار مطالعه در ایران، راه جدیدتری ابداع کنید.