هیچ بازارِ نویی با نوآوریِ بیدلیل تصاحب نمیشود. نوآوریِ منطقی، نتیجهٔ مسلّمِ «نیازِ نو» است. فقط کسانی که زیر و بمِ کار را میشناسند و از خلاقیت بهره بردهاند میتوانند نوآورانِ واقعی باشند. نوآوری برای نوآوری هیچ ارتباطی با خلاقیت و اندیشیدن ندارد و نتیجهای جز صرفِ منابعِ مالی-انسانی نخواهد داشت.
نوآورانِ واقعی همواره در تاریخ ستاره شدهاند، درحالیکه خیلیها به تلاشی مذبوحانه برای نوآوری متوسل شدهاند و منابع را به باد دادهاند و نامِ خود و محصولشان را به باد دادهاند.
تغییر سایزِ روزنامه، تغییر بدونِ پایهٔ فکریِ طراحی سایت، تغییر در شیوهٔ عرضهٔ محصولات، تغییر در طرح و ابعاد بستهبندی محصولات، تغییر در روشِ اطلاعرسانی به مشتری/مخاطب فقط در صورتِ وجودِ اندیشهٔ «نوآوری برای بهبودِ کار» موفقیتآمیز خواهد بود.
این یک واقعیت است: همیشه توهمِ نوآوری از نوآوری بیشتر و پیشتر تاخته است. اما میانِ نوآوریِ واقعی با توهم فاصله به اندازهٔ عقل و حماقت است. عاقل میپرسد: «چرا؟» و «چطور؟» و احمق فقط در پیِ جلوهگری است.