ما پشت میز مینشینیم، لپتاپ را باز میکنیم، چند کلمه متن مینویسیم و بابتش پول طلب میکنیم. این تصورِ بسیاری از کارفرماها دربارۀ فعالیت یک کپی رایتر است. اما واقعیت چیست؟ ما ماشین تایپهای سریعیم؟ کپی رایتر چه چیزی میفروشد؟ شرح وظایف کپی رایتر در هر سازمانی متفاوت است، اما مهارتهای اصلی کپیرایتر تشابه دارد.
کپی رایتر چه چیزی میفروشد؟
کلمات در خلأ و از هیچ زاییده نمیشوند. کپی رایتر برای متبحرشدن در کارش باید مهارتهای مختلفی را بیاموزد. آموختن، پای ثابت شرح وظایف کپی رایتر است. آموختن فرایندی زمانبر، هزینهبر و انرژیکاه است.
کارفرماها معمولاً برابرِ سؤالِ کپی رایتر چه چیزی میفروشد؟ پاسخهایی دور از واقعیت دارند. بههمین دلیل حقالزحمۀ فرضیشان عددیست که شوخطبعیشان را گوشزد میکند.
بگذارید چند جواب به پرسشِ کپی رایتر چه چیزی میفروشد؟ بدهم.
کدام مهارت کپی رایتر قیمتی است؟
سفارشدهندهها دوست دارند مشتریان بیشتری داشته باشند و بهخوبی به آنها معرفی شوند. اما محتوای متنی یا ویدیویی یا صوتی کسب و کارِ سفارشدهنده چه نوع لحنی میطلبد؟ بهتر است از چه کلماتی استفاده شود؟ چه ادبیاتی در مشتری هدف قدرتِ نفوذِ بیشتری دارد؟
سفارشدهندهها ممکن است برنامهنویسهای متبحر، پزشکانِ کارکشته، مهندسانِ پرتجربه یا تولیدکنندگانِ موفقی باشند اما پاسخِ سؤالاتِ بالا در یونیت دندانپزشکی و لای چرخدندههای ماشینآلات تولیدی و زیر کیبوردِ یک برنامهنویس پیدا نمیشود.
کپی رایتر کارآگاهیست که در جزئیاتِ کسب و کارِ کارفرما دقیق میشود و از دلش پاسخها را بیرون میکشد. با تکیه بر ظرایف، کلمات و لحن و مدیوم انتخاب میشود تا بهترین اثرگذاری به دست بیاید.
پس: کپی رایتر دقت در ظرایف و مهارت در انتخابِ مدیوم و لحن و کلمه را به کارفرما میفروشد
حق نشر ابدی و بیمحدودیت
هر نوشته دارای حقوق معنوی و مادیست. نوشتۀ کپی رایتر (اعم از اسکریپت یک ویدیو یا یک تگلاین یا متن معرفی محصول و…) محصولی خلاقه و دارای حقوقِ معنوی و مادیست.
کپی رایتر با ارائۀ محصولِ کارِ خود، کلیۀ حقوقِ مادی و معنوی اثرِ خلاقهاش را هم میفروشد. کارفرما میتواند بدون محدودیت زمانی و مکانی و به هر شکل که میل داشت آن محتوا را (اعم از متن یا ویدیو) در هر رسانهای منتشر کند و بابتِ میزان بازدید، اثرگذاری و سود حاصل از آن محتوا بدهیای به کپی رایتر نداشته باشد.
پس: کپیرایتر رایتِ بیمحدودیتِ اثر خلاقهاش را هم به کارفرما میفروشد
تجربۀ کاربری، تحقیقات، زمان
تحقیق از جمله وظایف اساسی کپی رایتر است. یک تبلیغنویس بابت آنچه مینویسد و دربارۀ زمینۀ فعالیت مشتری تحقیق و مطالعه میکند.
پس: کپیرایتر وقت و نتیجۀ تحقیقات میدانی و مطالعاتی را هم میفروشد
مشاور امین
کارفرما میخواهد چه تصویری از خود یا محصولش ارائه دهد؟ کپی رایتر با تکیه بر شناختش از بازار و مشتریان و چند مهارتِ دیگر، مشاوری امین برای کارفرماست. علاوه بر مشاوره، در نهایت کپی رایتر و استراتژیست محتوا است که به کارفرما در شکلدهی برند (شخصیت محصول یا بنگاه تجاری) کمک میکند.
پس: کپی رایتر راه درست ترویج اخلاق حرفهای و شخصیت برند را هم میفروشد
خلاقیت و مهارت StoryTelling
کپی رایتر بدون خلاقیت یعنی هیچ. برابرِ سؤالِ کپی رایتر چه چیزی میفروشد؟ پاسخی مهمتر از «خلاقیت» و «مهارت قصهگویی» نیست.
کپی رایتر به کارفرما کمک میکند با محتوایی خواندنی و مفید خود را بهتر بشناساند. محتوای خواندنی و مفید محصول خلاقیت است. مشتریان از پیامکهای تبلیغاتی و ایمیلهای پرلینک دلزدهاند. آنها دوست دارند چیزی بیاموزند و در انتخاب محصول، احساس استقلال کنند.
کپی رایتر بر فن قصهگویی مسلط است. او با قصهگویی میکوشد محتوایی جذاب و خواندنی ارائه کند و آنها را با نتایج تحقیقات و اطلاعات محصول بهخوبی بیامیزد.
پس: کپی رایتر اعتماد میفروشد؛ اعتمادی مبتنی بر محتوای خلاق، مفید، فکرشده. محتوایی که محصولِ سالها ممارست برای آموختنِ مهارتهای چندگانه است. این مهارتها یک روزه به دست نیامدهاند و کلمات هم ناگهانی و اتفاقی کنار هم چیده نمیشوند.
کارفرما دستمزدی قابل توجه به کپی رایتر و استراتژیست محتوا میپردازد چون نوشتۀ او دارای استراتژیست. در غیر این صورت، فرقی بینِ دفتر انشای یک کودک مدرسهای و محصولات یک کپیرایتر نبود.
کپیرایتر خوب کارش را خوب انجام میدهد و کارفرمای خوب بهای محصولِ خوب را میداند.