مجتبی تقویزاد – روزنامۀ ایران: بينامتنيت همواره يكي از عناصر درگير كننده ذهن منتقدان بوده است. چه اينكه براي بسياري اين باور وجود دارد كه متني در دنيا نوشته نمي شود مگر اينكه ارتباطي بينامتني با متني پنهان داشته باشد. «تذكره اندوهگينان» اما از همان ابتدا تكليف خواننده را مشخص مي كند. شيوه نام گذاري كتاب ناخودآگاه خواننده را به سمت تذكرةالاوليا سوق ميدهد. كه البته جهتي درست است.
«حسام الدين مطهري» در تذكره اندوهگينان، اگرچه برخلاف فرم معهود تذكره ها عمل كرده و از فرم رمان نوين استفاده كرده است اما زبان، شيوه فصل بندي و دوره تاريخي قصه را به شكلي انتخاب كرده است كه ما با يك تذكره واقعي روبه رو هستيم.
«تذكره اندوهگينان» قصه جواني است به نام عبدالله كه حق جويي است بالذات و بالفعل. عبدالله كه قرائت هاي رسمي از حقيقت را برنمي تابد، با اهل كتاب حشر و نشر مي كند و در گفت و گوهاي فيمابين با فانوس، دنبال حقيقت مي گردد. در اين ميان ماجراي عشق عبدالله به فاطمه دختر طاهر او را راهي طريق دور و دراز غرب مي كند. بيابان ماندگي و از دست دادن مركب، عبدالله را از پا مي اندازد تا شيخ ابوالحسن خرقاني او را نجات مي دهد. خانه شيخ كه نان مي داد و از ايمان نميپرسيد، حال از زاويه ديد عبدالله براي ما روايت مي شود.
فصولي كه به روايت «نسخه قاهره» آمده است، آينه اي از جهان امروز پيرامون ماست. مطهري ابايي از نمايش طرق مواجهه مردمان اين عصر با حق نداشته است. بدان صورت كه با خواندن هركدام از اين فصول، مخاطب ناخودآگاه مي تواند مابه ازاي بيروني در اين زمانه براي قبيله هاي در مواجهه با عبدالله بيابد. «تذكره اندوهگينان» رمان خوشخواني نيست.
انتخاب زبان فاخر قرن هفتم هجري (كه البته اندكي ساده سازي شده است) خواندن رمان را براي بسياري از خوانندگان امروزي دشوار مي كند. از طرفي تطويل فصول ابتدايي رمان و گره افكني هاي مداوم مطهري در فصول ابتدايي ممكن است همراهي خواننده را در پي نداشته باشد. اين در حاليست كه از نيمه كتاب، وقتي فصل ها كوتاه تر و با فرم داستان كوتاهي كلاسيك، تقسيم مي شوند، كشش بيشتري براي خواننده ايجاد مي كند. در اين ميان طاقت خواننده است كه تعيين مي كند از گردنه هاي فصول ابتدايي بگذرد تا به دشت برسد يا كتاب را كنار بگذارد؟! رمان «تذكره اندوهگينان» اگرچه نقدهايي به شيوه روايتش وارد است اما رمان سرگشتگي انسان امروز است. مطهري از سلسله سرگشتگي كه قرن هاست همراه بشر حق جو است، صحبت به ميان آورده است. اين رمان را «نشر اسم» در 232 صفحه منتشر كرده است.