«تو فقیری». این جمله و لحنِ تحقیرآمیزِ بیانش، برای زمینزدنِ کمپینِ تبلیغاتیِ روغن اویلا کافیست. جملۀ تکراریام را مکرر میکنم: جزئیات مهماند؛ اما اغلبِ مردم به جزئیات بیتوجهاند.
بیتوجهی به جزئیات شاید برای خیلیها نقص محسوب نشود، اما برای یک کپیرایتر و خالقِ کمپینِ تبلیغاتی چطور؟ اگر خیال دارید پولتان را دور بریزید و برای سرگرمی کمی ضرر کنید، یک انتخابِ ساده پیشِ رویِ شماست: کپیرایترهای دوزاری و آژانسهای تبلیغاتیِ همهکاره ویدیوها و کلماتی به شما میفروشند که فوراً سرنگونتان میکند.
نمونۀ خوبِ سرنگونی کمپینِ تبلیغاتی در ایران کم نیست. کمپینهای پرشمارِ تبلیغاتی بانک ملت یک نمونۀ بارزشان است. ویدیوی توهینآمیزِ روغن اویلا هم آخرین اشتباهِ استراتژیک در زمینۀ تبلیغات نیست.
یک ویدیوی ساده و چند کلمه قادر است درصد بالایی از مشتریانِ بالقوه را به دشمن تبدیل کند. استفاده از برچسبِ «فقیر» و اعتراضِ کاراکترِ متمولِ ویدیوی تبلیغاتی روغن اویلا به این توصیف، علناً توهین به قشرِ وسیعی از مردمِ امروزِ ایران است: کسانی که هر چه باشند قطعاً پولدار نیستند.
همکاریِ بخشی از مردم جامعه، کلاهبردارانِ کتشلوارپوش، نظامِ اداری و سیاسی و قضایی و تبلیغاتچیها برای تبدیل کردنِ تعبیرِ «فقیر» به یک ناسزای تحقیرآمیز موفق بوده است. اما قطعاً هیچکس از تحقیرشدن لذت نمیبرد.
ویدیوی تبلیغاتی روغن غنیشدۀ اویلا با ویتامین دی از دو منظر ضدارزش است:
- از منظر تبلیغاتی: برانگیزانندۀ حسِ نفرت مشتریان بالقوهای است که شاید فقیر نباشد اما پولدار هم نیستند.
- از منظر انسانی: توهین به قشری وسیع از اجتماع است. این توهین هم وجهی اجتماعی-انسانی دارد هم وجهی مردمشناسانه. یادتان باشد هنوز بخشِ بزرگی از مردم ایران مسلمان و پیرو پیامبری هستند که اگرچه ستایشگرِ فقر نبود و تلاش برای معیشت را سفارش میکرد، اما هرگز فقیری را به خاطر فقر از خود نراند و گفت «فقرِ من فخرِ من است».
شاید بسیاری از شرکتها دوست داشته باشند پولشان را به آتش کمپینهای مضحک تبلیغاتی بریزند و بسوزانند. پولِ خودشان است، اما بهتر است به کسی توهین نکنند وگرنه حتی با خریدنِ خبرگزاریها هم نمیتوان کثیفیاش را شست.