مخاطب اصلی این محتوا:
صاحبان کسبوکار
فعالان حوزۀ کسب و کار نوپا (استارتاپ)
مدیران
علاقهمندان به بازار کسبوکارهای نو
هر کسی از کاری که میکند لذت میبرد. گاهی آنقدر خودخواه میشویم که گمان میکنیم مهمترین کارِ دنیا، اثرگذارترین تخصص در جهان، کار و تخصصِ ما است. اما دنیای واقعی خیلی بر مدار خودخواهیهای ما پیش نمیرود. موفقیت یک کسب و کار بر پیوستگی گروهها، همافزایی بخشها و حمایتشان از یکدیگر استوار است نه خودخواهیها و عملکرد جزیرهای.
میخواهم دربارۀ تیم محتوا در کسب و کار حرف بزنم. اما بدون در نظر گرفتنِ عناصرِ سازنده و مؤثرِ دیگر، من بهعنوانِ تبلیغنویس یا خالق محتوا یا کپیرایتر، هیچ چیز نیستم. تیم محتوا هم (شامل کپیرایتر یا طراح یا طراح موشن) همین حال را دارد.
محتوا چه کاره است؟
محتوا یک ویترین است. یک جور خطِ مقدم است. همان دادزن است؛ منتها در چهارچوبی متفاوت، خلاق و نو.
با محتوا (بسته به استراتژی و سیاست بازاریابی) سعی میکنیم توجهها را جلب کنیم. محتوا ندای یک محصول/برند است. یک دعوتنامه است.
چطور ممکن است محتوا تلف شود؟
فرض کنید پُشت ویترین خالی باشد. پُشتِ خط خالی باشد. پُشتِ تیمِ محتوا خالی باشد. چه اتفاقی میافتد؟
کسب و کارها در آگهی استخدام تیم محتوا روی خلاقیت و روحیۀ کار تیمی خیلی تمرکز میکنند. وقتی پای اجرا میرسد، نیازمندیهای اولیۀ خلاقیت و کار تیمی را در کمتر کسبوکاری پیدا میکنیم. چرا؟
محتوا بدون پشتوانه یعنی هیچ
کسب و کارها تیم محتوا استخدام میکنند تا در رسانهها، شبکههای اجتماعی و بلاگ و وبسایت با مخاطب/مشتری رابطۀ انسانی و نزدیک بسازند. تیم محتوا استخدام میکنند تا جامعۀ هدف بزرگتری را هدف قرار دهند، تا با بازاریابی محتوایی خلاق و جذاب، بازارشان را توسعه دهند. اما:
ما اغلب مغایرفروشی میکنیم!
از تیم محتوا میخواهیم چیزی را تبلیغ کند که وجود ندارد
- بیتعهدی به رفع باگهای نرمافزاری
- پشتیبانی ضعیف و آموزشندیده
- ایرادهای رهاشده در محصول
- نداشتنِ استراتژی مواجهه با نارضایتیها
- نداشتن فرایندِ بررسی عیبها و بازخوردهای کاربران
مغایرفروشی یا تبلیغ برای چیزی که نیست
همۀ این موارد نوعی مغایرفروشیاند که در نهایت یک ویترینِ خالی، یک خطِ مقدمِ ضعیف را میسازند. ممکن است با تزریق سرمایه و بهکارگیری یک تیمِ خلاق و کارکشته، در کوتاهمدت چشمها را به سمتِ خودمان جلب کنیم، اما کاربر صبر ایوب ندارد!
محتوای خوب بدون تیم پشتیبانی و فنی خوب، دروغ است!
یک محصول خوب (یک کفش یا نرمافزار یا هر چیزی) کارآمد است. باید مثلِ دستگیرۀ در عمل کند: یک ابزارِ نادیدنی برای ورود به جهانِ کسب و کار شما. اگر کاربر/مشتری مدام با دستگیره (محصول یا بخشی از محصول) درگیر باشد، هیچوقت به تجربۀ لذتبخش نمیرسد.
ما در خلق محتوا و تبلیغنویسی (کپیرایتینگ) جلوی در میایستیم و به عابران میگوییم:
بفرمایید از بهشت ما دیدن کنید، بفرمایید آن سویِ در را ببینید
حالا فرض بگیرید دستگیرۀ در خراب باشد. کسی هم آنورِ در نباشد تا به مشتری در باز کردنِ در کمک کند. مشتری کمک بخواهد و پاسخ درست و بهموقع دریافت نکند. این وسط چه کسی دروغگو قلمداد میشود؟ خب معلوم است، تیمِ محتوا.
از تیم محتوا کار نشدنی نخواه
یک تیم محتوای خلاق میتواند روی مزیت رقابتی کسب و کار، روی ارزشهای کسب و کار و ویژگیهایش مانور بدهد. بهخوبی بر آنها نورافشانی کند و مشتری را متوجه کند. اگر ارزشی وجود نداشته باشد، یا ارزشِ ادعاشده پُر از نقص باشد، فشار روی تیم محتوا برای افزایش نرخ تبدیل و افزایش دامنۀ مشتریان، توقعی بیجا خواهد بود.