قبلاً گفته بودم که نوشتۀ تجربه کاربری چقدر اهمیت دارد. نکتههایی هم دربارۀ نوشتن متن تجربه کاربری گفته بودم. حالا قصد دارم بهطور دورهای، نرمافزارهای ایرانی را از منظر یوایکس رایتینگ بررسی کنم.
در بخش اول سراغ بررسی متن تجربه کاربری اپلیکیشن فیلیمو رفتهام.
هدفِ این سلسله یادداشت
هدفم از نوشتن و نشر این سلسله یادداشت، نزدیکشدن به تجربۀ عملیتری از تخصصِ «نویسندگی متن تجربه کاربری» است. امیدوارم برای خودم و دیگر علاقهمندان به کار یوایکس رایتینگ مفید باشد.
چه چیزهایی در این یادداشت بررسی میشود؟
هر اپلیکیشن (با شمردنِ خطاها، اعلانها، حالتهای صفحه و…) ممکن است صدها صفحه و متن تجربه کاربری داشته باشد. در اینجا قصد ندارم همۀ صفحههای یک اپلیکیشن را بررسی کنم. طبیعتاً سراغِ مشت نمونۀ خروار میروم و اساسیترین صفحهها را مرور میکنم.
نگرشم در بررسی متن تجربه کاربری برنامهها، نقادانه نیست. نمیخواهم فقط از عیبها حرف بزنم. دوست دارم خوبیها را هم بگویم.
مخاطب این نوشتهها علاقهمندان به حرفۀ یوایکس رایتینگ، طراحان تجربه کاربری و صاحبان کسبوکارها هستند.
در این یادداشتها به نکتههای اصولیای توجه دارم که قبلاً دربارۀ نویسندگی تجربه کاربری گفتهام.
بررسی متن تجربه کاربری فیلیمو
منظورم از فیلیمو در این یادداشت، فقط نرمافزار موبایلی فیلیمو است. قدم به قدم از صفحۀ اول شروع میکنیم و سعی میکنیم با تجربهای که طراحان فیلیمو برایمان پیشبینی کردهاند همراه شویم.
صفحۀ اول: یک اعلانِ قرمزِ کوچولو
اعلانِ منفی-رنگِ خطر
۱. در نوشتنِ متنِ تجربه کاربری سعی میکنیم تا حدِ امکان فعلها و جملههایی که بارِ منفی و سلبی دارند را با فعلهای مناسبتر جایگزین کنیم. مثلاً بهجای «اشتراک ندارید» شاید میشد نوشت: «مشترکشدن». هر دو پیامِ لازم را میرسانند.
۲. مطمئن نیستم دریافت یک اعلان منفی با رنگِ «خطر» در لحظۀ ورود چندان خوشایند باشد
۳. فکر میکنم میشد این پیام را در لحظۀ ورود مخفی کرد و در جایی دیگر (مثلاً موقع باز کردن صفحۀ هر فیلم) CTA مشترکشدن را به کاربر نشان داد.
خرید اشتراک: انبوهی از اطلاعات
قبل از بررسی صفحۀ خرید اشتراک فیلیمو چند سؤال میپرسم:
- ارزشِ ارائهشده از سوی فیلیمو چیست؟ (تماشای آنلاین فیلم؟ جایزه میلیونی؟)
- در هنگامِ خرید، کاربر در چه مرحلهای از «مسیر مشتری» است؟
- چقدر و کجا حق داریم کپیرایتینگ را در کنار یوایکس رایتینگ استفاده کنیم؟
خب برویم سر اصل مطلب:
شلوغ و تمرکززدا
۱. اولین پیامی که کاربران با آن مواجه میشوند یک متن تبلیغاتیست که کپیرایتر نوشته است. (بررسی کیفیت کپیرایتینگ در اینجا مدنظرم نیست.) گمان میکنم ارزش فیلیمو، ارائه امکان تماشای آنلاین فیلم است نه جایزۀ ۳۰۰ میلیونی.
۲. تجربۀ من میگوید تأکید روی ارزشِ ثانویه در لحظۀ پرداخت (واپسین مرحلههای مسیر مشتری)، نهتنها مفید نیست، بلکه ممکن است گیجکننده باشد و نتیجۀ معکوس بدهد.
۳. جملۀ اخباری ۹% مالیات بر ارزش افزود… میتوانست بهصورت اختصاری، با تکیه بر پیشفرض ذهنی کاربر و در کنار قیمت هر بسته بیاید: (۲۵۰۰۰ تومان + ۹% مالیات)
۴. بخشِ آخر (دستاوردهای خرید اشتراک) قبل از خرید به اطلاع کاربر برسد بهتر است یا بعدش؟
پروفایل
تأکید دوباره
۱. شاید بهتر باشد بخش پروفایل را بیش از این شخصیسازی کنیم. در اینجا دوباره بر «اشتراک نداشتن» تأکید شده و این جمله مثلِ یک اخطار، تکرار شده است. شاید این راهی جایگزین و بهتر باشد:
افزودن یک شناسنامۀ مختصر به بالای صفحه که اطلاعات فردی شامل نام کاربری، نام، مدت اشتراک را نشان میدهد.
۲. کلمۀ «خرید» همیشه با هول و هراس همراه است. پیشنهاد من «مشترکشدن» است. کاربر در مرحلۀ بعد متوجه میشود که باید بابت مشترکشدن پول بپردازد و بسته بخرد.
شناسنامۀ فیلم: شلوغ و تمرکززدا
اینکه دقیقاً همان چیزی را به کاربر بگوییم که نیاز دارد، یک اصل در نوشتن متن تجربۀ کاربری است.
اگر بهدنبال انتخاب یک فیلم باشید، چه اطلاعاتی کمککننده است؟ امتیاز فیلم؟ نظر کاربران؟ نام عوامل و بازیگران؟ ژانر فیلم؟
گمکردنِ اولویت اطلاعاتی
خوشبختانه کسبوکارهای بزرگی مثل IMDB یا نتفلیکس قبل از ما دست به استانداردسازی زدهاند. حتی میتوان تاینیموویز را صاحب یک استاندارد در ارائه محتوای مرتبط با فیلمها دانست.
طبیعتاً در نگاه نخست، نام عوامل فیلم (کارگردان و بازیگران) اهمیت بالاتری دارد.
امتیاز کاربران، امتیاز منتقدان در ردیف بعدی قرار میگیرند.
مطمئنم که عوامل قبل از «پیشنهادهای مشابه» هستند و نه بعدش.
در کل آرایش صفحۀ هر فیلم در فیلیمو بیش از اندازه پریشان است و میتوان با اولویتبندی بهتر و حذفِ چیزهای اضافه، بهبودش داد.
ویترین: ناکافی در اطلاعات
کلیک به بهانۀ؟
در این صفحه دقیق شوید. چه چیزی جز «پوستر» ممکن است شما را به کلیک کردن ترغیب کند؟
آیا یک فیلم، فقط یک پوستر است؟
حالا همین ویترین را با ستاره و نام کارگردان یا ژانر در نظر بگیرید و عنوان انگلیسی را هم حذف کنید.
فکر میکنم با این تغییر دلایل بیشتری برای کلیک کردن خواهیم داشت.
دیدهنشدن در متن تجربه کاربری
متنِ تجربۀ کاربری هر قدر کمتر باشد و در اصطلاح «موجز» باشد، کارکرد بهتری خواهد داشت.
هدفِ نویسنده متن تجربه کاربری «هنرنمایی» و «خودنمایی» نیست. وقتی میتوانیم بگوییم یک متن تجربه کاربری خوب نوشتهایم که دیده نشویم.
در نمونههایی مثلِ فیلیمو که ارائهکنندۀ محتوا هستند و میبایست دربارۀ محتوایشان حرف بزنند، «محتوای معرفی محصول» و «متن تجربه کاربری» مرزی باریک پیدا میکنند. به همین دلیل در بررسی متن تجربه کاربری فیلیمو کمی از مرزِ بررسی یوایکس رایتینگ فراتر رفتم.
پیشنهادهای شما، بررسیهای بعدیام را بهتر میکند.