دربارۀ زندگیدربارۀ فرهنگ

داستان‌ها 11 شب به بعد از توپخانه بیرون می‌آیند

هر شب، از 11 به بعد سر و کلهٔ داستان‌ها پیدا می‌شود. آسمان روی لی‌لی‌بازی آدم‌های «عقبِ آتیش» پردهٔ سیاه می‌کشد و یواشکی داستان‌ها را خبر می‌کند. آن‌وقت پیدای‌شان می‌شود. صورت‌هاشان از زور بی‌حالی و مریضی توی سیاهی نقطه‌هایی سفیدند. از کوچه‌پس‌کوچه‌های توپخانه به پایین، بیرون می‌خزند. بعضی‌شان لنگند، بعضی‌شان صورت‌هایی سوخته دارند، شیشه و کراک و هرویین قیافهٔ خیلی‌هاشان را نزار کرده است. بعضی‌شان پشته‌ای از غم به دوش می‌کشند که از زندگی و نشانه‌هایش تهی‌ست. شاید فقط تکه لباسی مندرس تویش باشد.
هر شب از 11 به بعد، بعضی داستان‌ها کنارِ پیاده‌رو دراز می‌کشند. بعضی دیگر خوابگردی می‌کنند و برخی هم شب‌گردی. لخ‌لخ‌کنان و کرخت و تلند راه می‌روند و مقصودشان رسیدن نیست. روزِ بعد هیچ پرتوِ امیدی برای‌شان ندارد.

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com