حوالی اواخرِ سال 85، نادر ابراهیمیِ عزیز هنوز در میانِ ما بود که با همسرش مصاحبه کردم. مردِ بیمار، از پسِ سال‌ها دویدن و کوشیدن، از پا افتاده بود. همسرش می‌گفت: زندگی با نادر ابراهیمی سخت است… زندگی با کسی که هر روز به خانه می‌آمد و می‌گفت کارم را ترک کرده‌ام سخت است.
نادرِ ابراهیمی عزیز -که خدایش رحمت کناد- بر پیشانیِ کتابِ «ابوالمشاغل» و در کتابِ «ابنِ مشغله» نوشته است: «هر انسانِ واقعی، در زندگی پایبند به اصولی‌ست که با تهدید و تطمیع و تمسخر از آن اصول منحرف نمی‌شود…»
من سال‌ها با این دو تکه حرف زندگی کردم. با گفتهٔ همسرِ نادر دربارهٔ زندگیِ سختش با مردی استوار بر اصول و نااستوار بر مشاغل، و با سخنِ خودِ نادر دربارهٔ پایبندی بر اصول. حالا می‌خواهم به نادرِ ابراهیمی سلام بفرستم و بگویم: در زندگی تیغ‌هایی برّنده‌تر از تهدید و تطمیع و تمسخر هم هست. چنان برّنده که دیگر نتوانی در برابرشان مقاومت کنی. و آن وقت مجبوری خیلی شیک و محترمانه، اصولت را زیرِ پا بگذاری تا بتوانی چرخِ زندگی‌ات را بچرخانی. تا بتوانی چهارچوبِ زندگی‌ات را حفظ کنی. و چه تناقضی: اصولِ زندگی را زیر پا می‌گذاری تا زندگی را حفظ کنی!
من این پرده از زندگی را پشتِ سر می‌گذارم و به خاطرش می‌سپارم. با یادهایی از وزارتِ فرهنگ و ارشاد اسلامی دولتِ دهم و یازدهم، ناشران، دوستانم، همهٔ نهادهای فرهنگی کشور، مخاطبانِ آثارم و سایهٔ سنگینِ سیاست که صحنه را تیره کرده بود….

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com