نوازنده دوره‌گرد

اگر این شب‌ها یا هر شبِ دیگر به نوازنده‌ای دوره‌گرد برخوردی از سرعتت بکاه. یاد بگیر گاهی باید بایستی. یاد بگیر نوازندهٔ دوره‌گرد را مثلِ گدایانِ خیابانی نبینی. او هنرمند است، برای تو ساز می‌زند. آنچه را که از تو دریغ شده دست و دل‌بازانه پیشِ رویت آورده است. دنبالِ چه می‌دوی این همه؟ صبر کن. از شتابِ زندگی‌ات برای لحظه‌ای بگذر، قول می‌دهم چیزی از دست نمی‌رود. بایست به تماشا و گوش بسپار. توی چشم‌های هزارقصه‌اش با نگاهی مهربان زل بزن، به دست‌هایش موقعِ حرکت روی ساز نگاه کن. اگر اهلش بودی و شاد می‌نواخت دست بالا ببر و کمی برقص. نخواستی لااقل دست بزن. نخواستی دستِ کم نگاه را از او دریغ نکن. با چشم‌هایت بهش بگو می‌فهمی‌اش و هنرش را تحسین می‌کنی. دستِ آخر اگر خواستی اسکناسی توی کلاهش بیندازی، مطمئن شو آن را در ازای چیزی که دریافت کرده‌ای می‌پردازی، نه از روی ترحّم.
اگر این شب‌ها یا هر شبِ دیگر توی پیاده‌رو جوانکی را موقعِ ساز نواختن دیدی، بایست، گوش بسپار، با نوایش برقص و دم را غنیمت بدان؛ شاید آن لحظه آخرین دمِ شادِ زندگی‌ات باشد. شاید آن زمان، لحظه‌ای باشد برای درک کردنِ تماشاگرِ دیگری که شانه به شانه‌ات ایستاده است. شاید آن موقع، واپسین دَمِ با هم بودن باشد. دل بده، شاید تنها لحظهٔ «خود»ت بودن مفت از دستت برود.

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

2 دیدگاه

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com