خوش‌مان بیاید یا نه، ما مصرف‌کنندگانِ فناوری هستیم نه مبتکرانش. مواجهۀ منفعلانۀ ما با فناوری پرواضح است. روندِ کاریکاتوریِ معادل‌سازی واژگان بیگانه در حوزۀ فناوری معلول همین رویکرد است.

معادل‌سازی واژگان بیگانه

مسیرِ چپکی: ترجمۀ نظیر به نظیر

در دهۀ ۸۰ شمسی، بسیاری از لحظاتِ کمدی ناب، موقعی شکل می‌گرفت که یک عامیِ آذری‌زبان در ذهنش به‌دنبالِ معادلِ فارسی کلمات می‌گشت. بسیاری از ما وقتی تلاش می‌کنیم انگلیسی حرف بزنیم به همین وضعِ خنده‌دار دچار می‌شویم چون به‌اصطلاح «اهلِ زبان» نیستیم.
آذری‌زبان‌ها را دستمایۀ طراحی لطیفه‌ها و جوک‌ها کردیم و از برنامه‌نویسان عزیزمان غافل شدیم. آن‌ها هم همین کار را می‌کردند و البته همچنان به آن مشغولند.
بی‌توجهی به بافتِ فرهنگی، نشناختنِ مفهوم، تفاوتِ نگرش به موضوع، تفاوت در نوعِ مواجهه، تفاوت در فرایندِ شکل‌گیری واژگان، تفاوت در نوعِ عمل و… به این وضع دامن زده است.

اگر تا به حال از سرویس تسکولو استفاده کرده باشید، شاید هر دو نسخۀ انگلیسی و فارسی‌اش را آزموده‌اید. در شروع هر گروه می‌توانند یک عنوان برای جمعِ کاری‌شان انتخاب کنند و افراد را یک‌جا جمع کنند. تسکولو در نسخۀ انگلیسی از واژۀ organization استفاده کرده و در نسخۀ فارسی واژۀ «سازمان» را جایگزینش کرده است.
کافی‌ست یکی از اعضای گروه‌تان را اضافه کنید تا کمی بخندند یا بترسد: «حسام شما را به سازمان … افزود»
شاید برخی از شما ویندوز ۳.۱ و ویندوز ۹۵ را در یاد داشته باشد. «نرم‌افزاری سینا» همۀ زورش را می‌زد تا کلمات را فارسی‌سازی کند. نتیجه تعابیر خنده‌داری می‌شد که در فارسی هم بی‌معنا بودند.
 

واژه‌سازی یا معادل‌سازی واژگان بیگانه ؟

معادل‌سازی واژگان بیگانه ؟ پاسخ به این سؤال در سطح تخصص و سوادِ من نیست. سؤال را پرسیدم تا یادآوری کنم بینِ «واژه‌سازی» و «معادل‌سازی» تفاوت‌هاست. زبانِ امروزِ ما، رفته‌رفته به زبانی عقیم تبدیل می‌شود که توانِ زادن ندارد. واژگانِ نو معمولاً ترکیب‌هایی بی‌ریشه‌اند که از هیچ ساختار و منطقی الهام نگرفته‌اند.
آنچه تا امروز باعنوانِ «معادل‌سازی» جلوی روی ما گذاشته‌اند، محصولِ حرکتی منفعلانه بوده است. فرهنگستان و برنامه‌نویسان با معادل‌سازی‌های معمولاً ناکارامدشان، نه‌تنها قدمی پیش‌تر نگذاشته‌اند که به‌آسانی برابر واژگانِ بیگانه عقب نشسته‌اند.
به‌جای آنکه از «مفهوم» به «واژه» برسیم، سعی می‌کنیم واژه‌ها را ترجمه کنیم. تا جایی که من می‌دانم، این روش هیچ بن‌مایۀ علمی و فرهنگی و مردم‌شناختی ندارد.
زبان در طولِ سالیان بر اساس موقعیت‌ها و شرایط و اتفاق‌ها و پدیده‌ها به «واژه» رسیده و یک کلمه را به‌طور جمعی در قراردادی نانوشته به جمع کلمات افزوده است.
به‌عنوانِ مثال سؤالِ «ترجمۀ مناسب کلمۀ To-Do چیست؟» به دو دلیلِ مشخص از پایه اشتباه است.
نخست اینکه در طراحی این سؤال، به مفهوم، به فرهنگ، به کاری که در حال انجامش هستیم و مهمتر از همۀ این‌ها به «نیاز» توجه نشده است.
دوم اینکه یادآوری می‌کنم ما ایرانی هستیم و زبانِ رسمی‌مان فارسی‌ست نه انگلیسی. حرکت به‌سمتِ واژه را برعکس می‌رویم. متأسفانه این روزها رفتارمان مشابهِ رفتارِ مسافری‌ست که تلاش می‌کند در فرودگاه یک کشورِ بیگانه دنبالِ کلمه‌ای برای بیان مقصودش بگردد. عمری فارسی حرف زدیم و اگر خوب نگاه کنیم می‌بینیم حتی بسیاری از اقوام‌مان هنوز محلی حرف می‌زنند. چه اصرارِ حقیرانه‌ای‌ست که شبیهِ دورگه‌ها حرف بزنیم؟
 

ذهنِ فعال، ذهنِ منفعل

واژه‌سازی اگرچه متولی حکومتی دارد، کارِ حکومتی نیست. در طول اعصار و قرون مردم واژه‌ساز بوده‌اند. امروز فرمانِ کار دارد بد می‌چرخد.
در بسیاری مواقع وقتی با دوستانی مواجه می‌شوم که در گفتگوهای روزمره مرتب از واژگان بیگانه استفاده می‌کنند، می‌پرسم: «چرا؟ مگر نمی‌توانی فارسی حرف بزنی؟» و می‌شنوم: «فارسی مفهومش را خوب نمی‌رساند.»
مشخصاً در پاسخ به این دوستان باید بگویم: «در بسیاری اوقات مشکل و نقص از زبانِ فارسی نیست،‌ بلکه ایراد در دانشِ فارسیِ شماست.»
دایرۀ محدودِ واژگان، دل‌سپردگیِ بی‌معنا به واژگانِ بیگانه، تلاشِ بی‌ثمر و ناامیدکننده برای ترجمۀ نظیر به نظیرِ واژگان وضعِ فعلی را پیش آورده است.
 

تاریخ ما را قضاوت می‌کند

ما وارثانِ شیرین‌زبانی‌ها و واژه‌سازی‌های مردمی هستیم که نه سطحِ دانشِ امروزِ ما را داشتند، نه رسانه‌های فراگیر در اختیارشان بود. وارثِ واژه‌های نمکینی هستیم که هر کدام، ظریف و پخته پرداخته شدند و به ما رسیدند.
ما چه می‌کنیم؟

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

One Comment

  • مهدی خرامان گفت:

    سلام آقا حسام خیلی با این متنتان حال کردم،راستی چه حالی می دهد وقتی سایت را زیاد به روز رسانی می کنید،تشکر و سپاس

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com