دربارۀ زندگیدربارۀ فرهنگ

مردِ تیغ‌کشیده، هم زخم می‌زند هم زخم می‌خورد

چند روز است می‌خواهم بگویم یا بنویسم: «می‌دانم کجای‌تان می‌سوزد.» و اطمینان دارم از کمّ و کیفِ این جمله. اگر سوختن نبود، جماعتِ سردرگریبانِ کپی‌بردارِ تنگ‌نظر چشم چشم نمی‌کردند و دنبالِ سرِ خبرها راه نمی‌افتادند تا بلکه جایی اسم و نشانم را گیر بیاورند که به طعنه و هجو یادم کنند. رها کنم.
نیامدم که این را بگویم. آمدم بگویم مرحله‌ای تازه از زندگی آغاز شده است. دریافته‌ام که این همه رویداد اتفاقی نیست. اتفاقاتِ زندگی هر کس برآمده از انتخاب‌های گذشتهٔ او است. من انتخاب کردم که از نوجوانی تیغ بکشم و به میانهٔ میدانِ نقد بیایم. گاهی تند رفته‌ام، گاهی گزاف گفته‌ام، گاه‌گداری کج رفته‌ام و نادانسته غیرِ حق گفته‌ام؛ بی‌سوء نیست. کسی که تیغ می‌کشد، باید پیهِ هر ماجرایی را به تن بمالد. مردِ تیغ به دست، مردِ میانهٔ کارزار، گاه‌گداری تیغ می‌زند و گاه‌گداری زخم برمی‌دارد. هر چه تیغت آخته‌تر، هرچه دستت تر و فرزتر، دشمنانت بیشتر و تیغ‌های هجوم‌آورنده پرشمارتر.
روزگاری بر من گذشت که عرصهٔ بده‌بستان‌ها و زد و بندبازی‌ها از هر زمانِ دیگر بیشتر مهیا بود. به بساطِ کاسه‌لیسان لگد زدم، سفرهٔ شاهان و حاکمانِ صله‌پرداز را ترک گفتم و حالا، حالِ امروز عجب نیست.
آن‌چه در چنته داشته‌ام رو کرده‌ام؛ تا آن‌جا که مجالِ عرضه بوده است. باقی‌اش با خداست.

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com