اولین بار چه کسی مدعی شد گسترشِ رسانه‌ها آگاهی می‌آورد؟ به‌نظرم باید در عقل یا صداقتش شک کرد. رسانه‌ها هر روز دسترس‌پذیرتر و هر لحظه دروغگوتر می‌شوند. همین حالا هم برای پذیرشِ واقعیت دیر است: رسانه‌ها دروغ می‌گویند.

تفسیر به رأی، تغییر جزئیات، پنهان کردنِ واقعیت و بازی با کلمات تنها بخشی از حربه‌های معمولِ رسانه‌ها هستند. اگر فکر می‌کنید گسترشِ ابزارها دروغگویی را دشوارتر کرده است ورودِ شما را به انجمنِ خوش‌باوران تبریک می‌گویم!
تولیدکنندگان ویدیوهای پورن، شبکه‌های خبری ماهواره‌ای، صدا و سیما و به‌طور هر رسانه‌ای مشغولِ دروغگویی‌ست؛ گاهی دروغ‌های کوچک (مثلِ اغراق) و دروغ‌های بزرگ (مثلِ جعلِ واقعیت).
من مصلحِ رسانه‌ها نیستم. فکر هم نمی‌کنم گفتگو دربارۀ دروغگویی رسانه‌ها موضوعِ هیجان‌انگیزی باشد. اما دربارۀ جهل همیشه می‌توان حرف زد و متعجب شد.
 

ما خود رسانه‌ایم

لازم است توضیح بدهم هر کدام از ما حالا با داشتنِ یک گوشی موبایل، یک حساب در شبکه‌های اجتماعی-تعاملی یا یک وبلاگ خود یک رسانه‌ایم؟ برای همه شفاف است.
ما چه چیزی به خوردِ مخاطب می‌دهیم؟ از کجا دریافت‌شان می‌کنیم؟ چیزی که نشر می‌دهیم حقیقت است؟ دروغِ بزرگ و کوچکی در مطلب‌مان نیست؟
بیایید روراست باشیم: رسانه‌ها دروغ می‌گویند ، ما هم دروغ می‌گوییم؟
کجا؟
کِی؟
چطور؟
 

اول به خودمان دروغ می‌گوییم

باورِ دروغ‌های ساده، اولین دروغی‌ست که به خودمان می‌گوییم. وقتی آن دروغ را نشر می‌دهیم، به یک رسانۀ دروغگوی واقعی تبدیل می‌شویم. تصاویر قوۀ دروغ‌گویی بی‌نظیری دارند.
بگذارید چند نمونه بیاورم:

سرباز ارتش آلمان نازی در حال حمل دستگاه انتشار گاز سمی در وین

اگر عکسِ بالا را با همین شرحِ عکس در تلگرام منتشر کنیم، دست به دست می‌چرخد. چند نفر در صحتِ شرحِ عکس شک می‌کنند؟ چند نفر بدونِ پرسشِ ذهنی بازنشرش می‌کنند؟
شرحِ عکس یک دروغ محض است. آن زن یک مادر انگلیسی‌ست و چیزی که حمل می‌کند کالسکۀ ضدگازِ کودکش است.

بازماندگانِ سانحۀ برخورد قطار – ارمنستان – ۱۹۵۵

چند نفر در شرحِ عکسِ بالا شک می‌کنند؟ یک دروغِ محض است! عکس در ۱۹۴۵ برداشته شده. قطاری که در پس‌زمینه می‌بینید احتمالاً به سمتِ آشویتس در حرکت بوده و زنان و کودکانی که در تصویر هستند، اسرای یهودی هستند که از خوش‌اقبالی از قطار آزاد شدند.
 

رسانه‌ها دروغ می‌گویند

روزانه تعدادِ زیادی از دروغ‌های راستی‌آزمایی‌نشده به دست‌مان می‌رسد. یک تکه فیلم با توضیحِ «فلانی در مراسم جن‌گیری» نوعی قضاوت و حس به مخاطب منتقل می‌کند. اما چند نفر می‌پرسند: «کجای این ویدیوی ناقص اثبات می‌کند مجلس، مجلسِ جن‌گیری‌ست؟»
ویدیوهای کوتاه که اغلب زیر یک دقیقه‌اند و قبل و بعدشان بریده شده است، عکس‌ها با شرح‌های دروغین، فیلم‌های مونتاژشده، ادعاهای اثبات نشده خوراکِ روزانۀ ما در شبکه‌های اجتماعی‌اند.
ما تا سال‌ها خیال می‌کردیم چچنی‌ها مسلمانانی مظلوم‌اند و حالا خوب می‌دانیم آن ایالتِ خودمختار پر است از تکفیری‌های دوست‌دارِ داعش.
تا سال‌ها خیال می‌کردیم ایران دشمنِ درجۀ یک طالبان است اما حالا می‌دانیم در مقاطعی دولتِ ایران از طالبان حمایت کرده است.
 
باور می‌کنیم و نشر می‌دهیم. اما آیا هیچ مسؤولیتی نداریم؟

حسام الدین مطهری

حسام الدین مطهری

داستان‌نویسم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور. این روزها برای امرار معاش به حرفۀ تجربه‌نویسی (UX Writing) و تبلیغ‌نویسی (Copywriting) مشغولم.

2 دیدگاه

  • بهزاد گفت:

    شما از کجا متوجه شدید که «آن زن یک مادر انگلیسی‌ست و چیزی که حمل می‌کند کالسکۀ ضدگازِ کودکش است»؟ چطور نتیجه گرفتید که «زنان و کودکانی که در تصویر هستند، اسرای یهودی هستند که از خوش‌اقبالی از قطار آزاد شدند»؟
    ته این قصه پیدا نیست!

نظر شما چیست؟

حسام‌الدین مطهری

من داستان‌نویس و کپی‌رایتر هستم. دربارۀ انسان می‌نویسم و قصه می‌بافم. این کار برایم نوعی جستجوگری است: جستجوی نور.

تماس:

ایران، تهران
صندوق پستی: ۴۳۷-۱۳۱۴۵
hesam@hmotahari.com